باید دقت کنیم که آموزش موسیقی برای کودکان بسیار حیاتی و ارزشمند است.اما از طرف دیگر ذهن کودک مانند صفحه سفیدی است که معلم موسیقی اطلاعات و آموزه های خود را روی آن ثبت میکند.اگر این اطلاعات غلط باشد،پاک کردن آن از ذهن کودک بسیار دشوار و حتی گاهی اوقات ناممکن است.
ذهن کودک به شدت تقلیدی است و هر آنچه را میبیند بدون اینکه فلسفه اش را بداند تقلید میکند،او حتی شیوه راه رفتن پدر ومادر را میبیند وتقلید میکند.بنابراین بسیار ساده لوحانه است اگر تصور کنیم که کودک نیازی به معلم با تجربه در آموزش موسیقی ندارد .
برای آموزش موسیقی کودکان حتما باید یک مربی مجرب استخدام شود.متاسفانه چندین سال است که هر کسی که چند ماهی موسیقی آموخته و خودش هنوز یک هنرجوی موسیقی است،این اجازه را به خودش میدهد که در ازای مبلغ کمی به کودکان تدریس کند.شاید این اتفاق در ابتدا خیلی بد به نظر نرسد اما زمانی که کودک وارد کلاسهای بالاتر میشود و معلم بعدی از فرم اجرای او انتقاد میکند، کودک به لحاظ روحی آسیب شدیدی میبیند و اعتماد به نفس خود را از دست میدهد،خصوصا زمانی که از او خواسته میشود که هر آنچه را یاد گرفته فراموش کند.چون در واقع چندین سال تمرین و زحمت خود را بر باد رفته میبیند. معلم موسیقی جدید هم کاری به مراتب سخت تر از موارد معمول دارد و شاید هرگز موفق نشود کودک را به روند طبیعی آموزش برگرداند.
این در حالیست که در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا آموزش موسیقی کودک نیازمند گذراندن کلاسها و دوره های مختلف و پس از آن شرکت در آزمون تخصصی و اخذ مدرک است و در این موارد بسیار سخت گیری میشود.زیرا موسیقی یک هنر بصری،شنیداری و عملی است.یعنی کودک همزمان باید با مبانی موسیقی(نت خوانی وریتم) آشنا شود و هم به لحاظ تکنیک نوازندگی از همان آغاز به درستی آموزش ببیند.
در جمع بندی پایانی به این نکته اشاره میکنیم که کلاس موسیقی کودک را جدی بگیریم و کودکان خود را در سنین طلایی آموزش به معلمین بی تجربه واگذار نکنیم و فراموش نکنیم که بهترین سن برای فراگیری موسیقی 9تا 16 سالگی است که از این سالها باید نهایت بهره را ببریم.